دربارهٔ کنکور دیدگاه ها و نظرات متفاوتی رایج است و به طبع این نظرات متفاوت شرایط غیر یکسانی را به دنبال دارند .
گروهی از افراد به طور شبانه روزی تلاش می کنند وبه خودشان امید دارند اما لحظه برگزاری کنکور اضطراب به آنها وارد می شوند و نمی توانند دانسته های خود را در برگ کنکور پیاده کنند . بعد از کنکور عده ای از افراد مذکور خود را مغلوب می بینند و روزها و حتی ماه ها به اصطلاح خودشان قید زندگی را می زنند ولی در کنار این دانش آموزان ، کسانی هستند که با داشتن همین شرایط خیلی راحت و عادی به خود می گویند که من تلاش خود را در طبق اخلاص نهادم و هنوز هم دیر نشده است و از همین امروز خودم را برای سال آینده آماده و مهیا می کنم .
گروه دیگری از افراد هستند که جلسه کنکور را با قرعه کشی بانک اشتباه گرفته اند و بدون هیچگونه اندوخته و دانسته علمی قدم در جلسه آزمون می گذارند و خیلی خودمانی با روشهای مخصوص به خود خانه های بی زبان را سیاه می کنند و تنها حرفی که می زنند این است که : خدا رو چی دیدی ، شاید شانسمون گرفت . در همین جا به بررسی برخی از خصایص و معرفی دو گروه بسنده می کنم و دوست دارم در این جا به عنوان یک پشتیبان نظرات و دیده های خود را بنگارم ، امیدوارم با آن موافق باشید( البته می نویسم در نهایت احترام به نظرات شما دوستان عزیز ) کنکور آخر خط نیست ، کنکور بهانه ای است برای اینکه : ۱- به خود باوری و اعتقاد برسیم . ۲- دانسته ها و اطلاعات و زحمات خود را در میدان آزمایش بنهیم و ...
اگر به دلایلی نتوانستید این آزمون را با رتبهٔ خوب پشت سر بگذارید نا امید نشوید ، زیرا زندگی با امید به خود معنا می گیرد ، اگر امید و اعتماد به نفس را به اجل زمانه بسپریم ، بی برو برگرد ، روح و ایمان ، این سرمایه های درونیمان خواهند برد .
پس از شما می خواهم رد شدن در کنکور را پایان زندگی تلقی نکنید و با توکل به خدا ، خودتان را برای سال آینده آماده کنید .
البته خانواه محترم بهترین و ارزنده ترین نقش را در این موضوع ایفا می کنند .
به امید موفقیتتان در تمام مراحل زندگی
سعید عباسی